تربیت کودک / بازی های رایانه ای
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.
بازیهای رایانه ای
بازیهای رایانهای از بازیهایی است که فرزندان ما با آنها درگیر هستند.
کارشناسان بر این باروند که این بازیها موجب بالا رفتن مهارت و قدرت عکس العمل کارهای کودک میشود.
اما اعتیاد به این بازیها و نیز بی دقتی در انتخاب نوع بازی، میتواند مشکلات فراوانی را پیش روی فرزندانمان قرار دهد.
دنیای غرب برای سیطره یافتن بر کشورهای مختلف و استعمار آنها، از راههای مختلفی استفاده میکند. یکی از آن راهها تسلط بر افکار مردم آن کشورها است. وقتی مردم کشوری مانند غربیها فکر کردند و مانند آنها زندگی کردند در واقع کشود خود را دو دسته تقدیم آنها کرده و اختیار کار خود را به آنها سپردهاند. یکی از ابزارهای غرب برای تسلط بر نسل جوان و مخصوصا کودکان ما طراحی و ساخت بازیهای رایانهای است. پیام برخی از این بازیها، بدن قرار است:
وقتی فرزندان ما بر بازی مسلط شده و هر کس و هر چیزی که جلو روی آنها قرار دارد، میکشند و از بین میبرند، جا دارد این سؤال را مطرح کنیم که چرا فرزندان ما اقدام به این کشتار میکنند؟! بازی کامپیوتری در واقع هدف از کشتار را خودش مشخص میکند. هدف از کشتار گرفتن امتیاز و رفتن به مرحلهی بعدی است. یعنی بکشید تا بالا بروید. اگر در مسیر موفقیت گام برمیدارید، هر شخص، فکر و اندیشهای که جلو روی شما قرار گرفت آن را کنار بزنید و در انجام این کار حتی لحظهای هم تأمل نکنید!
در زمان جنگ تحمیلی بچهها تفنگی در دست میگرفتند و به اصطلاح جنگ بازی میکردند. آنها خود را در جبههی اسلام و ایران میدیدند و دشمن فرضی خود را در جبههی کفر و نفاق. بعد هم به او حمله میکردند تا باطل را از بین ببرند و اسلام را به پیروزی برسانند. اما در بازیهای کامپیوتری فرزندان ما سرباز آمریکایی هستند و در لباس آنها میجنگند. حال با که میجنگند؟! با هر کسی که مقابل آنها بایستد! به عبارت دیگر در برخی از بازیهای کامپیوتری فرزندان ما مقابل فرهنگ اسلامی، ایرانی ما قرار میگیرند و سعی دارند آن را از بین ببرند تا به امتیاز بالاتری دست یابند. توجه داشته باشیم که چنین فاجعهای را در برخی از اسباب بازیهای جنگی که منقش به آرمهای ارتش آمریکاست هم میتوان مشاهد کرد!
برخی از طراحان بازیهای کامپیوتری پا را فراتر گذاشته و در خود بازی نمادهای اسلامی را مقابل فرندان ما قرار میدهند تا آنها راهدف قرار دهیم. تکرار این کارها در فرزندان ما موجب میشود تا در دنیای واقعی هم خود را مقابل دین و اسلام ببینند و سعی کنند با آن مبازره کنند.
فرزندان ما در دنیای مجازی بازیهای رایانهای، هر دستوری بدهند اجرا میشود و کسی نمیتواند از اجرای دستور آنها تمرد کند. اعتیاد به این بازیها موجب میشود تا فرزندان ما به تدریج از دنیای واقعی فاصله گرفته و غرق در دنیای مجازی شوند. آنها گمان میکنند در دنیای واقعی هم باید همان اتفاق بیفتد و هر دستوری که میدهند و هر تصمیمی که میگیرند باید اجرا شود. این مسأله موجب میشود تا فرزندان ما دچار توهم و در نتیجه تعارض شوند، و دست آخر که با مشکلات زندگی مواجه شدند، مبتلا به دست پاچهگی و افسردگی شوند.
بازیهای کامپیوتری به جای اینکه بچهها را وارد دنیای عقل و خرد کند، در عالم توهّم و خیال نگاه میدارد. در این صورت کاملا سطحی نگر شده و مبتلا به احساسات نا به جا میگردند.
توجه داشته باشیم که تنها عامل اصلی برای پذیرش دین در وجود بشر، عقل و خرد است و بزرگترین خیانت دنیای غرب به بشریت، تضعیف قوهی تعقل، و تقویت قوهی توهّم در آنهاست. روی همین اساس است که میبینیم برخی از بچهها به طور مرموزی دین گریز شده و از اطاعت دستورات الهی سر باز میزنند.
جذابیت این بازیها از یک طرف و یکه تازی بازیکن از طرف دیگر، موجب میشود تا فرزندان ما بازیهای رایانهای را به بازی با همسالان خود ترجیح دهند و از مزایای بسیار زیاد بازی با همسالان خود محروم شوند.
تکبر و خودمحوری، انزوای اجتماعی، عدم تحرک و تنبلی، از بین رفتن احترام به بزرگترها، خشونت و عصبیت، زورگویی و انحصار طلبی و رعایت نکردن حریم های اجتماعی از دیگر زیانهای اعتیاد به بازیهای رایانهای است.